بزرگ مرد کوچک من
این روزها تو پا درون کفش میکنی و خودت با پای خودت راه میری و فقط هم میخوای بری توقف معنایی ندارد وقتی به تو نگاه می کنم به خودم می بالم تو همان فرشته کوچولویی هستی که وقتی به دنیا امدی هیچ توان و قدرتی نداشتی و حال این همان فرشته کوچک است که قد کشیده و بزرگ شده و روی پاهای خودش می ایستد و راه می رود آه ... چه لذتی داره وقتی من دست توی دست تو دارم و دارم با تو راه میرم و تو چه کیفی می کنی وقتی راه میری و دیگر مایل به نشستن در ماشین نیستی و هنگام سوار شدن کمی گریه میکنی مرد کوچک من ..... به تو قول می دهم همراه با گرم شدن هوا من نیز همراه تو باشم در پیاده روی و گردش کمی صبر کن ... بزرگ مرد کوچک من ...
نویسنده :
مامان علی اصغر
10:36